سازمانهای مردمنهاد بنا به رسالت و دارا بودن مفهوم سرمایه اجتماعی در بطن خود به عنوان اساسیترین رکن یک سازمان مردمنهاد، میتواند نقش مهمی در کنترل بحرانهای مختلف ایفا کند. چرا که سرمایه اجتماعی با دیدگاه جامعتری نسبت به سرمایههای انسانی و اقتصادی به موضوع میپردازد و میتواند در مراحل مختلف بحران بسیار کارآمدتر عمل کند. بدین ترتیب که با توجه به برانگیختن ابعاد معنوی انسان، افراد جامعه را تشویق به همکاری و مشارکت اجتماعی در زمینههای مختلف در جهت رفع و حل مشکلات و معضلات جامعه مینماید. نتیجه چنین عملی رشد و توسعه جامعه در تمامی ابعاد اعم از فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و در نتیجه دستیابی به توسعه پایدار میباشد.
سازمانهای مردمنهاد با دربرداشتن این مفهوم از سرمایه اجتماعی، میتوانند در مراحل مختلف کنترل بحران، نقشآفرینی کنند که شامل مرحله پیشگیری تا مرحله توانمندسازی میباشد.
در مرحله اول، سازمانهای مردمنهاد بر اساس تخصص و موضوع فعالیت خود، اقدام به آگاهیرسانی آسیب ناشی از مخاطرات به جامعه هدف میپردازد. این اقدامات میتواند در قالب سمینارها، کارگاههای آموزشی و غیره به صورت حضوری و غیرحضوری انجام پذیرد. برای مثال، سازمانهای مردمنهاد محیط زیستی میتوانند به آسیبهای ناشی از تخریب جنگلها، نقش جنگلها در مهار سیلابها، گرمایش زمین و تغییرات آب و هوایی که بحرانهای مختلفی را در سطح زمین ایجاد میکند در قالب آموزشهای مجازی یا غیرمجازی بپردازند. در این مرحله نقش تخصص بر کسی پوشیده نیست و مسلما هر سازمان بنا به تخصص خود به موضوع میپردازد. اما در مرحله دوم، نقش تخصص نقش چندان مهمی ایفا نمیکند و میتواند تخصصها در راستای هدف تغییر یابند.
در مرحله اول با آموزشهای داده شده توسط سازمانهای مردمنهاد به روشهای مختلف، مردم را برای مقابله با بحرانهای مختلف آماده میکنند. برای مثال آموزشهایی که در مدارس برای مقابله با زلزله و یا ادارات داده میشود. نکته مهم در این مرحله، نقش مهم و کلیدی تعامل و همکاری نهادهای مختلف دولتی در پیشگیری یا مهار بحران میباشد. برای مثال شناسایی مناطق مختلف رانش زمین یا مسیرهای پر خطر سیلاب و همچنین ارائه راهکارهای عملی برای حل آنها و ارائه طرح ها و برنامه های مختلف در جهت تعدیل بحران.
در مرحله دوم یا (محل وقوع حادثه):
سازمانهای مردمنهاد در این مرحله میتوانند هم به صورت حضوری و هم غیر حضوری در مناطق بحران زده موثر باشند. گروههای مختلف تخصصی با ایجاد کمپینهای مختلف در سطح شهر و استانهای مختلف میتوانند برای مقابله با بحران نقشآفرینی کنند. مانند ایجاد و تشکیل گروههای خیریه یا جمعآوری کمکهای مردمی در جهت ارسال به اقشار آسیب پذیر و یا حضور گروههای امدادی و غیر امدادی در محل حادثه.
همکاری و تشکیل گروههایی همچون گروه سلامت روان با ایجاد مراکز آموزش و روانکاوی در جهت بهبود وضعیت روانی حادثه دیدگان مثمرثمر بوده و توصیه میشود. در این مرحله سازمانهای مردمنهاد فارغ از معیارهای تخصصی تعیین شده نیز میتوانند وارد مرحله عمل شوند.
اصل بنیادی سازمانهای مردمنهاد بر پایه مفاهیم سرمایه اجتماعی است که به پیشگیری، مقابله و امداد میپردازد و این به مفهوم بسیج تمامی سرمایهها، اعم از سرمایه انسانی، سیاسی و.. است که این مهم نقش کلیدی سازمان محسوب میشود.
از دیگر نکات مطرح در این مرحله، همکاری دیگر ستادهای مردم نهاد با یکدیگر است. با همکاری ستادهای مردمنهاد مختلف میتوان گامهای راسخ تر و توانمندتری در راستای ایجاد ستاد بحران جمعی برداشت چرا که ادغام تخصصها، ایدهها و توانها در کنار هم بازدهی مثبت بیشتری را ممکن میسازد.
بر این اساس نتیجه میگیریم در این مرحله از بحران، ایجاد ستاد بحران و همگرایی و همکاری سازمانهای مختلف مردمی و غیر مردمی میتواند نظامندتر و پرتوان تر عمل کند و حل مشکلات و روند مقابله با بحران را تسریع ببخشد.
و در مرحله آخر، مرحله بعد از بحران و پیامدهای حاصل از آن و نقش سازمانهای مردمنهاد مطرح میشود. بزرگترین نقش این نهادها میتواند بازسازی و توانمندسازی جوامع هدف باشد. بدین منظور سازمانها با جمع آوری کمکهای مردمی میتوانند، در جهت بهبود وضعیت معیشت مردم آسیبپذیرتر و بازسازی اماکن مختلف فرهنگی، آموزشی، درمانی و حتی مسکونی نقش محوری داشته باشند.
از این رو، به نظر بنده، در این مرحله، سازمانهای مردمنهاد، فارغ از دیدگاه تخصصی و تاکید بر نقش و مفهوم سرمایه اجتماعی و ابعاد آن، که اصل بنیادین سازمانهای مردمنهاد است، میتوانند نقش موثری در هدایت و رهبری در مواقع بحران ایفا نماید.